تاریخ معاصر_سیاسی
تاریخ معاصر_سیاسی

تاریخ معاصر_سیاسی

حاج محمد امین الحسینی(مفتی اعظم بیت المقدس در خلال جنگ جهانی دوم)2

در ماجرای شورش ها دو کمیته تحقیق و بررسی توسط انگلیس و اتحادیه کمیسیون اجباری سازمان ملل ایجاد شد....  

س از شورشها

در ماجرای شورش ها دو کمیته تحقیق و بررسی توسط انگلیس و اتحادیه کمیسیون اجباری سازمان ملل ایجاد شد
گزارش های سابق شاو ( کمیسیون گزارشات اختلالات فلسطین ) نتیجه را اینگونه ارزیابی کرد که در بیست و سوم ماه آگوست از سوی اعراب حملات شورش باری به سوی یهودیان ایجاد شده است . اما این کمیسیون گزارشات مبنی بر طرح از پیش برنامه ریزی شده این شورش ها را رد کرد . قطعا الحسینی نقش بسزا و پرانرژی در تظاهرات مسلمانان از سال 1928 به بعد را بازی کرده بود اما نمی توان مسئولیت شورش ماه آگوست را تنها به آن نسبت داد حتی اگر وی سهمی در اختلالات و جنجال ها داشته باشد.
با این حال الحسینی همکاری و نقشی هر چند کوچک در ماجرای روز بیست و سوم داشته است . از آن ماه به بعد تلاش های زیادی برای آرام کردن شورشیان و برقراری نظم دوباره ایجاد شد . بدترین و اساسی ترین شورش ها در مناطق هبرون ، سفید ، یافا و حیفا که دشمنان سیاسی اعراب غالب بودند رخ داد . علت وقوع و ریشه اصلی اعتراض ها و شورش های خشونت آمیز تنها ترس از سلب مالکیت اراضی به شمار رفته می شد.
در ملاحضات و شرایط زمان ، آقای هری اشنل که به ظاهر تحت تاثیر پسر آقای هربرت ساموئل قرار گرفت ، ادوین ساموئل در این دیدگاه می گوید اگر چه او آگاه بود مفتی به طور مستقیم مسئول خشونت نبوده اما وی معتقد است که مفتی از ماهیت مبارزات ضد صهیونیستی و خطرات شورش ها و اختلالات آن کاملا آگاه بوده است . بنابراین وی سهم بیشتری از سرزنش هایش را به مفتی نسبت داد.
نایب رئیس هلندی کمیسیون فرمان دائمی ، ام ون ریس استدلال کرد اغتشاشات و درگیری های ماه آگوست سال 1929 و اغتشاشات گذشته کاراکتر و ریشه مشابهی داشته و به طور خلاصه تنها یک جنبه خاص از مقاومت در سر تا سر شرق با تمدن سنتی و فئودالی آمیخته شده و توسط دولتمردان غربی معرفی گشته است.
بسیاری از ناظران الحسینی را به عنوان مغز متفکر شورش ها و اختلالات معرفی کرده اند و وی را متهم به اعزام گروهی مخفی برای شعله ور کردن آتش احساسات منطقه ای در برابر دولت ها کرده است . در لندن لرد ملچت خواستار دستگیری الحسینی برای پایان دادن به آشوب ها و نارامی های ضد انگلیسی و آوردن آرامش در سراسر شرق شد.
خاطرات اعراب در فتنه ، دفاع از دیوار کشیده شده در تاریخ سی و یکم آگوست را بازگو میکند که از شورش برای عملی مشروع یاد شده است و هیچ جا از برنامه هماهنگ برای این رخداد ذکر نشده است.
عزت دارواز عرب ملی گرای رقیب الحسینی بدون اشاره به جزئیات ادعا می کند که الحسینی مسئول تمام وقایع بوده است این در حالی است که الحسینی در خاطرات خود هرگز بازی در چنین نقشی را ادعا نکرده است.
کمیسیون عالی در اول اکتبر سال 1929 دو بار به صورت رسمی از الحسینی مطلبی دریافت کردند و پس از چند هفته از سوی طرفداران متعصب صهیونیستی در منطقه ای که هنوز اعراب دیده میشدند به بریتانیا شکایت کردند . الحسینی استدلال کرد ضعف موقعیت اعراب نداشتن نمایندگان سیاسی در اروپا بوده است در حالیکه برای هزاران سال از دید او یهودیان با نبوغ خود برای تسلط به فتنه گری پرداختنددر نهایت او همکاری خود برای حفظ نظم عمومی را به نخست وزیر تضمین داد.

فعالیت های سیاسی 1935-1930

ائتلاف و ایجاد 1929-1928 یک گروه جدید ملی گرایی فلسطین قدرت بلامنازع و تسلط کامل الحسینی را به چالش کشیدند. این گروه بیشتر واقع گرا بودند و مورد حمایت افرادی از طبقه ملاکین و تجار قرار گرفتند.
و قصد آنها این بود که نگرش واقع بینانه تری نسبت به مسائل محیط پیرامون خود و به دولت اجباری جدید داشته باشند. از این دوره به بعد شکافی به منظور ایجاد دشمنی و نزاع بین بزرگان اعراب فلسطینی به وجود آمد.
در سال 1931 الحسینی کنگره جهان اسلام را برپاکرد که در آن او بعنوان رئیس منتخب فعالیت میکرد.

حاج امین الحسینی و سران عربستان سعودی

الحسینی و جمعی از سران عرب در عربستان سعودی اوایل 1930

نقل قول ها و تفسیرهای متفاوتی وجود داشت که آیا الحسینی از عزالدین قسام که برعلیه مقامات قیومیت بریتانیا فعالیت های مخفی انجام میداد ، حمایت خواهد کرد یا خیر. پس از آن الحسینی او را بعنوان امام آل استقلال مسجدهیفا منصوب کرد.
هرچه روابط آنان ، فعالیت های مستقل اخیرشان و ایجاد چالش و درگیری با مقامات بریتانیا بیشتر پدیدار میشد ، ضعف های طرفین و مشکلات نیز نمایان میگشت.
در سال 1935 الحسینی کنترل و هدایت یک سازمان مخفی و زیرزمینی را به دست گرفت ، او که تا سال قبل از ماهیت و طبیعت این عمل و فعالیت مطلع و آگاه نبود ، این سازمان درسال 1931 توسط موسی کاظم الحسینی ،عبدالقادرالحسینی از طلایه داران جنبش فلسطینی عرب بودند که به مبارزه مقدس اعتقاد داشتند.
آنها و دیگر سازمان شبه نظامی جوانان آل Futuwwah به موازات اجتماع یهودی مخفی هاگانا حرکت و فعالیت میکردند ، رقابت شانه به شانه ای داشتند و گهگداری محموله های اسلحه و انبارهایی کشف میشد که نشان از آمادگی نظامی و فعالیت های طرفین داشت.

شورش اعراب 1936-1939

در 19 آوریل سال 1936، موجی از اعتصابات ، اعتراضات و حملات علیه هر دو گروه از مقامات بریتانیا و یهودیان در فلسطین به راه انداخته شد. در ابتدا، شورش توسط فرحان آل سعدی، یک شیخ نظامی از گروه آل قسام شمال، به همراهی خاندان النشاشیبی صورت گرفت. پس از دستگیری و اعدام فرحان، الحسینی ابتکار عمل را از طریق مذاکره اتحاد با جناح آل قسام به دست گرفت. به غیر از برخی از کمک های نقدی خارجی، از جمله مقدار قابل توجهی از فاشیست ایتالیا، او کنترل وقف و منابع مالی یتیم ها که تولید درآمد سالانه در حدود 115.000 پوند فلسطین بود در دست گرفت. پس از شروع شورش، بسیاری از پول ها برای تامین مالی فعالیت های نمایندگان خود در سراسر کشور مورد استفاده قرار گرفت. در سرکنسولگری ایتالیا در اورشلیم ، ماریانو دی انجلیس ، در جولای تصمیم خود مبنی بر شرکت مستقیم در جنگ و درگیری برای نشان دادن اعتماد و اقتدار خود به دیکتاتور ایتالیا بنیتو موسولینی پیمان بسته و حمایت می کند. پس از ابتکار عمل الحسینی رهبران قبایل عرب فلسطین تشکیل کمیته عالی عرب را تحت ریاست مفتی دادند. کمیته اعلام کرد به دلیل عدم پرداخت مالیات پس از 15 ماه مه ،کارگران و بازاریان دست به اعتصاب عمومی زدند و خواستار پایان دادن به مهاجرت یهودیان شدند. کمیساریای عالی بریتانیا در فلسطین، سر آرتور واوچوپ ،برای پاسخ با الحسینی و کمیته مشغول مذاکره شد. با این حال در این مذاکرات به زودی ثابت کرد که بی اثر است. الحسینی یک سری هشدار صادر کرد ، به انتقام خداوند متعال تهدید کرد مگر اینکه مهاجرت یهودیان متوقف شود. اعتصاب عمومی حمل و نقل عمومی، کسب و کار عرب و کشاورزی برای فلج کردن دولت آغاز شد. همین طور که با گذشت زمان، پاییز منابع طبقه متوسط اعراب را از پای در آورده بود. تحت این شرایط دولت مجبور شد به دنبال یک واسطه برای متقاعد کردن کمیته عالی اعراب برای پایان دادن به این شورش بگردد. الحسینی و کمیته ملک عبدالله پادشاه اردن به عنوان میانجی به دلیل وابستگی به بریتانیا و صیهونیستها رد کردند اما وزیر امور خارجه عراق نوری السعید را به عنوان میانجی پذیرفتند. واوچوب هشدار داد بصورت همزمان یک عملیات نظامی قریب الوقوع و پیشنهادی داده شده برای تشکیل یک کمیته برای تحقیق درباره شکایات اعراب، کمیته عالی اعراب از اعتصاب 11 اکتبر صرف نظر کرد. هنگامی که طبق وعده کمیسیون سلطنتی کمیته تحقیق در ماه نوامبر وارد فلسطین شدند . الحسینی قبل از شاهد اصلی برای اعراب شهادت داد.
در ژوئیه ی 1937 پلیس بریتانیا الحسینی را به دلیل شرکت در شوروش ها و رهبری بخشی از آن مورد پیگرد قانونی قرار داد. دستگیر کردن الحسینی در الویت های پلیس بریتانیا قرار گرفته بود در این شرایط الحسینی به طور پنهانی در به مدت سه ماه در قسمتی از صحن حرم مخفی شد. خود حرم آخرین جایی بود که پلیس فکر میکرد الحسینی در آن مخفی شده باشد. الحسنی به همین صورت و مخفیانه گروه های مبارز مسلمانان را هدایت و رهبری میکرد. 4 روز پس از به قتل رساندن کمیسیونر منطقه ی یهودی نشین “یلاند اندروز” توسط نفرات گالیله از گروه القسام در 26 سپتامبر اوضاع گروه های مسلمین تحت فشار قرار گرفت و در اولین اقدام الحسینی را از رهبری کنار گذاشتند. کمیته ی عالی عرب غیر قانونی اعلام شد و سران این کمیته به دلیل مشارکت در شورش های اخیر تحت تعقیب قرار گرفتند. در میان سران کمیته ی عالی عرب تنها جمال الحسینی موفق به فرار به سوریه شد. پنج تن از باقی مانده ی کمیته ی عالی عرب را دستگیر و به Seychelles تبعید کردند. در این گیر و دار الحسینی نیز از ترس افتادن به زندان در 13 اکتبر و در تاریکی شب با یک طناب از دیوار بیت المقدس گذشت و بعد از مسیر یافا به لبنان گریخت و مدتی را بادیه نشین بود. در مدت بادیه ی نشینی بار دیگر الحسینی رهبری سران عرب فلسطین را بر عهده گرفت و شاخه های مبارز مختلف مسلمین را هدایت میکرد.الحسینی در لبنان به اقدام به شناسایی و صادر کردن دستور قتل خائنین کرد. وی به شدت کسانی را که اعضای گروه های مسلمین را و میدادند تنبه می نمود. یکی از مهمترین منابع الحسینی در پیدا کردن خائنینی که محل اخفتاء سران عرب را لو داده بودند شخصی به اسم ابو شیر بود. وی لیستی بلند بالا از خائنان فلسطینی آماده کرد و در یک نامه به الحسینی اذعان داشت: “شاید من از مبارزان الحسینی نباشم ولی یک ناسیونالیست فلسطینی هستم.”
حاج امین الحسینی به مدت دو سال در لبنان ماند و تحت نظر فرانسه در روستایی مسیحی نشین به اسم زووک سکنی گزید. اما در اکتبر سال 1939 روابط او با کشور فرانسه و سوریه رو به وخامت گذاشت و مجبور شد به پادشاهی عراق عقب نشینی کند. در ماه ژوئن 1939 پس از فروپاشی شورش های ترتیب داده شده الحسینی شروع به کشتار خائنین فلسطینی و مسلمان نمود جتی دستور قتل کسانی که جزو خاندان الحسینی بودند و کوچکترین خیانتی به مبارزین کردند را نیر صادر کرد.
شورش به خودی خود تا ماه مارس 1939 به طول انجامید و در این ماه با مداخله ی نظامی نیروهای انگلیسی خاتمه یافت.شورش مذکور باعث شده بود بریتانیا به خواسته های اعراب احترام بیشتری بگذارد و مهاجرت یهودیان به فلسطین را محدود نماید در این زمان طی پنج سال 75000 یهودی به سرزمین موعود خود مهاجرت کرده بودند. از ماه مارس به بعد مهاجرت یهودیان بیشتر با رضایت اعراب صورت میگرفت چون شورش های الحسینی برای بریتانیا بسیار پر هزینه بود.علاوه بر شورش اعراب عامل دیگری به بریتانیا فشار می آورد و آنها را از شوروش مجدد اعراب بیمناک میساخت. این عامل آلمان نازی بود که احتمال میرفت در آینده ی نزدیک جنگی سراسری در اروپا به راه اندازد. بریتانیایی ها میخواستند اعراب را راضی نگه دارند تا در زمان جنگ با آلمان نازی علیه آنها در فلسطین و لبنان شوروش نکنند. به اینصورت بریتانیا هم حمایت صهیونیست ها را داشت, چون مهاجرت یهودیان همچنان ادامه داشت و هم حمایت نسبی اعراب منطقه. اما الحسینی مثل همیشه هوشیار و مضنون سیاستهای بریتانیا را زیر ذره بین قرار میداد.
نیو گوردون مینویسد: الحسینی با کشتن خائنان حس ناسیونالیستی و وطن پرستی را در فلسطین تقویت نموده بود و با تمام وجود مقدمات شورش دیگری را در آماده میساخت تا برای همیشه فلسطین را از سلطه ی یهود و بریتانیا آزاد سازد. شاید قدرت گرفتن آلمان نازی در اروپا برای وی و یارانش بهترین خبر بود. با وقوع جنگ احتمالی و پیروزی آلمانها بریتانیا به شدت تضعیف میشد و این بهترین زمان برای بیرون راندن آنان از فلسطین به حساب می آمد.از طرفی قبیله ی قدرتمند دیگر فلسطین یعنی النشاشیبی روابط بسیار گسترده ای با یهودیان بر قرار کرده بود که الحسینی را نگران میکرد.

روابط با قدرت های محوری طی جنگ جهانی دوم

اجماع و توافق عاقلانه الحسینی پرداخت به انگیزه ای برای کسب حمایت از قدرت های حول محور و اتحاد اعراب به شمار میرفت و متحد شدن با آلمان نازی وفاشیست ایتالیا با صرف عمیقی از ایدئولوژی های ضد یهودی و صهیونیستی که داشتند بسیار امکان پذیر بود.
زمانیکه حاج امین الحسینی در سال 1941 با هیتلر و ریبن تروپ ملاقات کرد وی مطمئن شد که هیتلر و آلمان ، اعراب را در سرشت خود دوست یکدیگر می دانند و در عین حال از لحاظ دشمن یکسان بودند یعنی انگلیس ، یهودیان و کومونیست ها
برخی از محققان انگیزه اصلی دوستی آلمان نازی و الحسینی را تفاهم در داشتن دشمن واحد می دانستند . اما عده ای دیگر مانند رنزو دی فلیس رابطه درونی بر دوستی ناسیونایسم عربی با نازی ها و ایدئولوژی فاشیسمی را انکار میکنند و کار و تصمیمات افرادی مانند الحسینی را فقط به خاطر دلایل استراتیژیکی و شرایط زمانه مجبور به اتحاد با قدرت های متحدین می دانستند.
بر همین اساس بعد ها الحسینی در خاطرات خود نوشت دشمن دشمن ما دوست ما است.

پیش از جنگ

در سال 1933 چند هفته پیش از به قدرت رسیدن آدولف هیتلر و ظهور رایش سوم کنسولگری آلمان در فلسطین از طرف هاینریش ولف به برلین تلگرافی مبنی بر اشتیاق و خوشحالی مردم فلسطین نسبت به حکومت جدید آلمان و گسترش فاشیسم در منطقه ارسال شد . در همین احوالات ولف با الحسینی دیدار کرد و پس از یک ماه ملاقاتی با شیخ های دیگر در نبی موسی رخ داد . آنها ضمن موافقت و رضایت خود از اعمال تحریم ها علیه صهیونیست ها از ولف خواستند یهودیان را به فلسطین ارسال نکنند . ولف در گزارش سالانه خود از شوق و اشتیاق اعراب نسبت به حکومت جدید آلمان نوشت و ارتباط اعراب و سیاست ساده لوحانه آنها را نسبت به ارتباط یهودیان آلمانی و فلسطین و درک مشکلات واقعی شرح داد .طرح های مختلفی توسط اعراب برجسته فلسطینی مانند الحسینی به طور مداوم در طول سال ها به منظور جلوگیری از نگرانی از بین رفتن اختلال روابط میان انگلیس و آلمان مطرح شد . در راستای سیاست های المان در جهت حفظ احترام به منافع اقتصادی و فرهنگی مناطق هیتلر مانع اختصاص یافتن بخش قابل توجهی از حمایت ها نسبت به رهبران اعراب شد . ایتالیا نیز ماهیت کمک های خود به فلسطین را در نتیجه مذاکرات خود با بریتانیا می دانست و در مقطع های زمانی که نیاز بود و دشمن شکست سیاسی خود را میپذیرفت کمک ها را بر متحدانش محدود میکرد تا باعث آشفته شدن بیشتر منطقه و اختصاص یافتن نیروی عظیمی برای از بین رفتن مناطق نشود . هر چند ایتالیا کمک های قابل توجهی به رهبران اعراب ارسال نمود برخی از دیگر کمک ها توسط المان به خواست سرکونسولگری در بیست و یکم ژوئیه 1937 برای پشتیبانی سیاست های ارسال شد این کمک ها و اعمال فشار ها به انگلیس بیش از چکسلواکی انجام شد . این تنها تلاش های دیپلماتیک الحسینی نبود و وی در امور دیگر برای تحقق خواسته هایش فعال بود یک ماه پس از سفر خود به دهله وی با کنسول گر آمریکایی جورج وازرورث که به اعتفاد او جاه طلبی امپرالیستی بود ملاقات کرد . در یک مصاحبه دیگر با وازرورث در 31 آگوست با ابراز ترس و واهمه از نفوذ یهودیان در ایالات متحده اظهار کرد ممکن است این کشور متفاعد به همراهی با صهیونیست ها گردد در همان زمان دولت فرانسه با ابراز تمایل خواهان کمک در منطقه شد.

الحسینی در عراق

با آغاز جنگ جهانی دوم در سپتامبر 1939، دولت عراق برای اجابت درخواست بریتانیا به قطع روابط دیپلماتیک با آلمان، همه اتباع آلمانی را توقیف و برای آشنا کردن با اقدامات اضطراری عراق را در وضعیت جنگ مجازی قرار داد. یک دسته متشکل از 6 افسر مخالف این تصمیم و اقدامات انجام شده بودند. با توافق با نوری السعید – او خواست برای متقاعد کردن الحسینی از ارزش کاغذ سفید بریتانیا از سال 1939، آنها در اکتبر 1939 الحسینی را به عراق دعوت کردند ، او که در دو سال متوالی نقش موثری در بازی ایفا می کرد. چهار نفر از ژنرال ها جوان و 3 نفر از ژنرال ها در جنگ جهانی اول با الحسینی خدمت کرده بودند ضد اندیشه تحت تبعیت بودن عراق برای منافع ملی و احتیاجات بریتانیا در استراژی جنگی بودند. در مارچ 1940 رشید علی ملی گرا جایگزین نوری السعید شد. علی تماس های مخفی با نمایندگان آلمان در خاورمیانه برقرار کرد، هر چند او هنوز به صورت آشکار طرفدار و حامی متحدین نبود، کمال حداد منشی شخصی الحسینی به عنوان یک رابط بین متحدین و 7 افسران عمل میکرد. همانطور که وضعیت اروپا برای متفقین رو به وخامت بود الحسینی به عراق توصیه کرد به پیمان خود با بریتانیا پایبند باشد و از وارد شدن به جنگ اجتناب کند و انرژی خود را برای آزاد سازی کشورهای عربی نگه دارد! شوروی، ژاپن و ایتالیا به اتحاد آلمان در آمدند با این حال عراق باید در فلسطین شورش اعلام میکرد.
در اواسط ماه مه 1940 ، وقتی از توانایی خود برای تامین امنیت و کنترل و عدم دسترسی آلمان به میدان های نفت عراق مایوس شده بودند، بریتانیایی ها به سمت افراطی های اِتسِل (سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرائیل) رفتند و به یکی از فرماندهان اتسل دیوید رازیل که در فلسطین تحت قیومیت بریتانیا در زندان به سر می برد. بریتانیایی ها از او پرسیدند که آیا قول به نابود کردن پالایشگاه های نفت عراق و در نتیجه از دست خارج ساختن آلمان هست. رازیل به شرط اجازه دادن بریتانیایی ها مبنی بر دزدین مفتی و بازگرداندن او به فلسطین پذیرفت که کار را بر عهده بگیرد. نقشه ماموریت در آخرین لحظه تغییر یافت با این حال هواپیما رازیل توسط یک جنگنده آلمانی مورد حمله قرار گرفت و به ضرب گلوله کشته شد.

آلمان نازی اروپا را ضمیمه ی خاک خود کرد!!

لیبی در شمال آفریقا جزو مستعمرات ایتالیا به حساب می آمد که در همسایگی مصر مستعمره ی بریتانیا قرار داشت. چنانچه موسولینی به مصر لشگر میکشید و از کانال سوئز به خاور میانه وارد میشد به راحتی میتوانست در کنار کشورهای عربی با بریتانیایی ها بجنگد. از این رو الحسینی چندین بار از آلمان نازی و ایتالیای فاشیستی درخواست کمک میکند. در 10 اکتبر 1940 الحسینی به رم میرود و طرح خود را پیش تر از طرح آلبرتو پونسی دی لئون ارائه میدهد. احتمالا طرحی مبنی بر حمله به مستعمرات انگلیس و فرانسه توسط وی به موسولینی ارائه شده است. الحسینی عنوان کرد با ورود نیروهای ایتالیایی تمام قبایل عرب متحد با این کشور علیه بریتانیایی ها خواهند جنگید. برای تحقق این عمل الحسینی یک میلیون لیر از ایتالیا درخواست کمک مالی نمود. حاج امین الحسینی قول داد اعراب منطقه در صف متحدین قرار گیرند با این شرط که پس از شکست بریتانیا و فرانسه کشروهای اردن, عراق,سوریه و فلسطین اعلام استقلال ملی نمایند و اداره ی کشور به مردم باز گردانده شود.در این دیدار موسولینی مخالفت شدید خود را با یهود و صهیونیست اعلام کرد.
در تابستان 1940 و بار دیگر در فوریه ی 1941 الحسینی پیش نویس اعلام آمادگی برای همکاری با آلمان نازی را برای آلمانها فرستاد که شامل بند زیر میشد:
” آلمان نازی و ایتالیا مشکل رخنه ی یهودیان صهیونیست را در کشورهای خود و بخشی از اروپا حل کرده اند. ما خواستار همکاری با این دو متحد قدرتمند اروپایی هستیم تا با کمک آنان با یهودیان بین المللی که در خاورمیانه به خصوص فلسطین رخنه کرده اند مبارزه کنیم و آنان را از سرزمین های خود بیرون رانیم.”
پس از دیدار با موسولینی در 3 نوامبر یک بیانیه ی پیش نویس مبنی بر حمایت دول محور از اعراب تحت ظلم بریتانیا و یهود تهیه شد. این بیانیه ی پیشنویس توسط وزارت خارجه ی ایتالیا اصلاح گردید سپس موسولینی آن را تماما پذیرفت و یک نسخه از آن را نیز به سفارت آلمان نازی در رم فرستاد.در 6 نوامبر الحسینی وارد برلین شد و با ارنست فون ویزساکر در مورد پارامترهای بیانیه به بحث و تبادل نظر پرداخت.با گذشت چند روز از تصویب این بیانیه متحدین اروپایی پذیرفتند برای بیرون راندن یهودیان از سرزمین های اعراب به آنان کمک کنند. مهمترین محل سکونت یهودیان فلسطین در راس پیکان حمله قرار گرفت.

ملاقات امین الحسینی و آدولف هیتلر

ملاقات امین الحسینی و آدولف هیتلر در سال 1941

در 20 نوامبر الحسینی با وزیر امور خارجه ی رایش یواخیم فون ریبن تروپ ملاقات کرد و پیرامون مسائل فلسطین و استعمار بریتانیا در منطقه ی خاورمیانه به بحث و تبادل نظر پرداخت. در 28 نوامبر هیتلر جزئیات ملاقات این دو را مطالعه کرد و موافقت خود را با بیانه ای که الحسینی با رضایت موسولینی صادر کرده بود اعلام داشت. الحسینی از هیتلر خواست تا به طور عمومی مخالت خود را با تشکیل کشور جعلی اسرائیل توسط یهودیان مهاجر آن هم در کشور عرب نشین فلسطین اعلام کند و با همچنین اضافه کند آلمان نازی به هیچ وجه کشور جعلی یهودیان را به رسمیت نخواهد شناخت و با تمام تلاش به اعراب منطقه کمک خواهد کرد تا یهودیان مهاجر و صهیونیست ها را از خاک خود بیرون رانند. آدولف هیتلر رهبر حزب نازی آلمان, در پاسخ الحسینی گفت: من از صمیم قلب با گفته های شما موافق هستم و شما مساعدت آلمان نازی را در بیرون راندن یهودیان خواهید داشت. اما هیتلر از اداء یک سخنرانی عمومی در این خصوص خودداری کرد چون چنین سخنرانی تهاجمی علیه یهود و بریتانیا و فرانسه احتمالا باعث سخت تر شدن نبرد علیه سربازان آلمانی میشد و به سربازان فرانسه ی آزاد تمایل بیشتری به دفاع از مستعمرات فرانسه میداد. در این خصوص کریستوفر برانینگ(تاریخدان مشهور آمریکایی که در مورد هلوکاست بسیار مقاله تحریر کرده است) میگوید:
آلمان گام به گام مصمم تر است . پس از درگیری برای حل مشکل یهودیان ، به منظور پرسش از ملت اروپایی به طور مستقیم درخواست های تجدید نظری صورت گرفت . هنگامیکه آلمان روسیه را شکست داد و شرق میانه را به واسطه قفقاز فتح کرد اهدافش برای امپریالیسمی نبود و خواهان آزادی اعراب شد . در نتیجه هدف آلمان تخریب عناصر یهودی نشین ساکن در حوزه های عربی تحت حمایت قدرت هایی مانند بریتانیا بود . به طور خلاصه یهودیان نه تنها از حوزه آلمان خارج شدند حتی فراتر از آن در مناطق اعراب نشین نیز جای نداشتند .
رکوردی جداگانه از جلسات ملاقات گوناگون توسط فریتز گروبا سفیر آلمان در عراق به ثبت رسیده شد . در این ملاقات ها نطق های بسیار مهمی در مورد آزادی اعراب و علاقه نداشتن آلمان با تخریب قدرت هایی که حمایت از یهودیان میکنند ایراد شد. نوشته های الحسینی شبیه به سخنان گروبا در دفترچه خاطراتش ثبت شده است . با توجه به نوشته های الحسینی هنگامیکه هیتلر نظراتش را در مورد مسئول بودن یهودیان در جنگ جهانی اول و مارکسیسم و انقلابشان را شرح میداد در الحسینی در مورد استقامت آلمان و رحم نکردن به یهودیان این چنین پاسخ داد که : ما اعراب ها فکر میکنیم صهیونیست ها یهودی نیستند علت همه خرابکارانه این موضوع است . در دسامبر سال 1942 الحسینی در سخنرانی جشن افتتاحیه موسسه مرکزی اسلامی در برلین به عنوان رییس افتخاری سخنرانی خود را به شدت به انتقاد از تجاوزگران در برابر مسلمانان یعنی یهودیان ، بلشویکها ، انگلیس ها و س ا ک س و ن ها معطوف کرد . در زمان افتتاحیه موسسه مرکزی اسلامی حدود 3000 مسلمان شامل 400 آلمانی دو ملیته حاضر بودند. موسسه مرکزی اسلامی مسلمانان نهاد ارتباطی با آلمان رایش سوم به حساب می رفت.

امین الحسینی و سربازان مسلمان

ملاقات الحسینی و سربازان مسلمان هیتلر

الحسینی و هلوکاست

با ورود الحسینی در نتیجه او مطمئنا از نسل کشی یهودیان توسط نازی ها در تابستان 1943 مطلع شده بود. ولفگانگ ج شوانیتز شک خود درباره درست بودن این موضوع را با تعجب در آن سال ها استدلال می کند ، الحسینی به طور علنی اعلام کرده بود که مسلمانان به عنوان مثال باید اقدامات آلمان برای “راه حل نهایی مسئله یهود” را دنبال کنند. پس از آن مفتی در نوامبر 1943 اعلام کرد : این وظیفه عموم کشور های مسلمان به ویژه اعراب است…. راندن تمام یهودیان از کشورهای عربی و مسلمان نشین…. آلمان نیز تلاش می کند در برابر دشمن مشترک اعراب تحت ستم و کشور های مسلمان و کشورهای مختلف ایستادگی کند. این به وضوح به رسمیت شناخته شده که یهودیان برای انچه هستند نیاز به یک حل و فصل و یک راه حل قطعی هست. برای خطری که یهود دارد از بین بردنشان برای افت و ضرری که برای جهان دارند.
مفتی و دیگر اعراب مسلمان از اردوگاه های کار اجباری همراه با مقامات آلمانی بازدید میکردند یک از وابستگان به الحسینی همراه با سه نفر از نخست وزیری سابق عراق از اردوگاه کار اجباری زاکسن هاوزن به عنوان بخشی از یک پلیش مخفی آلمان (گشتاپو) به عنوان بازدید آموزشی، در ژوئیه 1942 بازدید کردند . در آن زمان تعداد زیادی از یهودیان در اردوگاه زاکسن هاوزن قرار داشتند که در سال بعد به یک اردوگاه مرگ تبدیل شد. آنها تور خود را از اردوگاه به عنوان یک نهاد اموزش مجدد ارائه کردند و با نمایش اشیایی که با کیفیت بالا توسط زندانیان ساخته شده بود و اسرای خوشحال روسی که برای مبارزه با بلشویسم ، در لباس های جدید تازه خریداری شده به رژه رفتن و آواز خواندن مشغول بودند. آنها در حالی اردوگاه را ترک کردند که به طرز مطلوبی تحت تاثیر برنامه آموزشی اجباری قرار گرفته بودند
فریتز گوربا در 17 جولای 1942 می نویسد: من گزارش می دهم از نگرانی قابل توجهی… در مورد مشارکت اعضای همراهان نخست وزیر گالیانی (رشید علی) و از مفتی اعظم در پلیس امنیتی مخفی در دوره های آموزشی و بازدید از اردوگاه های کار اجباری… دیدار سه معاون نخست وزیر گالیانی و مفتی اعظم از اردوگاه اورانینبرگ صورت گرفته است این بازدید حدود دو ساعت با نتایجی بسیار رضایت بخش به طول انجامید. یهودیان باعث به وجود آمدن علاقه خاصی میان اعراب شدند تام این ها باعث تاثیر بسیار مطلوب بر اعراب بوجود آورده است
بسیاری از سازمانهای آلمانی تایید میکنند که مفتی اورشلیم در بازه ی زمانی که در آلمان حضور داشت از اردوگاه کار اجباری اورانینبورگ بازدید کرده است. همچنین شواهد و مدارک نشان میدهند که وی از اردوگاه های مخوفی چون اردوگاه های مرگ آشویتس ، مایدانک ، تربلینکا و ماوتهاوزن ، هر چند شواهد و مدارک هیچگاه صد درصد این بازدید ها و حضور الحسینی در اردوگاه ها را اثبات نکرده است. “دیتر ویزلکینی” یکی از نمایندگان آدولف آیشمن در دادگاه نورنبورگ ادعا کرد الحسینی در یک دیدار مخفیانه با آدولف آیشمن وی و دولت نازی را تشویق به نابودی کل یهودیان اروپا و سپس خاورمیانه کرده بود.”دیتر” همچنین ادعا کرد که شنیده است الحسینی به آیشمان گفته به صورت ناشناس از اردوگاه مرگ آشویتز بازدید به عمل آورده است. البته آدولف آیشمن در سال 1961 و در طول محاکمه اش در اورشلیم منکر تمامی این ادعا ها شده بود. آیشمن در سال 1937 توسط “فیوال پولکز” که یکی از نمایندگان ارشد یهودیان بریتانیایی اورشلیم(هاگنا) بود به فلسطین دعوت شد. قرار بود آیشمن با سران صهیونیست دیدار کند تا کار مهاجرت یهودیان آلمانی به فلسطین سریع تر انجام شود. البته آیشمن در بریتانیا با سران این کشور و یهودیان بلند مرتبه برای تسهیل مهاجرات یهودیان از اروپا دیدار کرده بود و قرار بود دولت آلمان نازی نیز به یهودیان مستقر در خام این کشور و کشورهای زیر نظر نازی ها کمک کنند تا بتوانند سریع تر به فلسطین مهاجرت نمایند. ادعای دیدار مخفیانه ی بین الحسینی و آیشمن در دادگاه اورشلیم رد شد و به طور کلی دادگاه نتوانست هیچ ارتباطی را بین مفتی اورشلیم و آیشمن بیابد.
یک تاریخدان مشهور آمریکایی به اسم “رافائل مدوف” در رابطه با مفتی اورشلیم و ارتباط احتمالی وی با آیشمن اشاره میکند که: احتمالا شهادت “دیتر ویزلکینی” در دادگاه نورنبورگ دروغ بوده است و متفقین به وی وعده و وعیدهایی داده بودند تا در مورد ارتباط مخفی الحسینی و آیشمن داستان سرایی نماید. بنابراین این داستان که الحسینی نازی ها را تشویق کرده بود علاوه بر یهودیان اروپایی تمامی یهودیان خاورمیانه را نیز از بین ببرد کاملا دروغ و غیر قابل اثبات است.

تلاش های الحسینی برای ممانعت از مهاجرت یهودیان به فلسطین

مفتی شدیدا مخالف مهاجرت بیشتر یهودیان به فلسطین بود. وی نامه های متعددی را برای سران کشورهای اروپایی می نوشت تا مانع خروج یهودیان از کشورهایشان شوند. طبق منابع تایید نشده وی مشارک نزدیکی با نازیها در نسل کشی یهودیان داشته است. در 13 می 1943 و قبل از ملاقات با هیملر وی از ماجرای هلوکاست که در حال اجرا بود مطلع گشت و با تمام وجود از آن حمایت نمود و به همین دلیل سعی داشت با ارسال نامه به مقامات اروپایی مانع خروج یهودیان از اروپا گردد. بیشتر اروپا تحت کنترل آلمان نازی بود و یهودیان لهستانی,رومانیایی , بلغارستانی و…. به اردوگاه های مرگ منتقل میشدند. پس منتقل شدن چهار هزار کودک یهودی به همراه 500 یهودی بالغ دیگر به فلسطین الحسینی برای جلوگیری از مهاجرت یا به عبارتی فرار یهودیان از اروپا, تلاش خود را بسیار افزایش داد. البته در دادگاه نورنبورگ به جز شهادت دروغین چند تن هیچ مدرک دیگری مبنی بر مشارکت الحسینی در هلوکاست ارائه نشد. البته برای خود هلوکاست نیز مدرک کاملا معتبری هیچگاه ارائه نشد. در دادگاه اورشلیم و در جریان محاکمه ی آدولف آیشمن نیز مفتی اورشلیم از مشارکت در نسل کشی یهودیان به نوعی تبرئه شد. در ژوئن 1943 وی نامه ای به وزیر امور خارجه ی مجارستان نوشت و از وی خواست به هیچ وجه یهودیان بیشتری را به فلسطین نفرسد اما در 25 جولای با ارسال 500 کودک یهودی و 100 نفر بالغ دیگر به فلسطین الحسینی نامه ای اعتراض آمیز برای مقامات مجاری نوشت و گفت از ترس شماها و فراری دادن یهودیان توسط شما بلاخره فلسطین توسط یهودیان اشغال خواهد شد. وی ادامه داد چنانچه این انتقال دادن یهودیان ضروری است پس :
“از شما میخواهم به اجازه دهید که توجه شما را بر لزوم مهاجرت نکردن یهودیان به خاک کشور فلسطین جلب نمایم. و اگر شما دلایل محکمی دارید که شما را بر آن داشته تا یهودیان مجارستانی را از کشور خود بیرون نمایید من به شما پیشنهاد میدهم که به جای فلسطین آنان را به سایر نقاط اروپا منتقل کنید برای این منظور کشور لهستان بسیار ایده آل است. با انتقال یهودیان به لهستان ما میتوانیم از خسارتهایی که این قوم بعد ها به ما میزنند مصون بمانیم.”
نقل قول هایی چندین سال بعد از خاطرات مفتی در مورد تلاش های برای نفوذ نیروهای دول محور به منظور جلوگیری از مهاجرت یهودیان از اروپای شرقی به فلسطین خاطرنشان میکند :
ما با اقدام خطیری که توسط ریبن تروپ ، هیملر و هیتلر و پس از آن با دولت های ایتالیا ، مجارستان ، رومانی ، بلغارستان ، ترکیه و دیگر کشورهایی که ایجاد شده است ، مبارزه میکنیم .

هاینریش هیملر و حاج امین الحسینی

الحسینی در ملاقات با هاینریش هیملر

الحسینی در ملاقات با هاینریش هیملر
ما در خنثی کردن این طرح موفق شدیم . شرایطی که با رهبری یهودیان اجازه داد اتهامات وحشتناکی علیه من بزنند در زمانی آنها به خاطر انحلال مهاجرت چهارصد هزار یهودی به فلسطین از من پاسخگو شدند .همچنین آنها اضافه کردند من باید به عنوان یک جنایتکار جنگی در نورنبرگ محاکمه شوم.
در نوامبر سال 1943 مفتی گفت :
این وظایف به طور کل بر عهده محمدی ها و در مواردی خاصی اعراب است . برای راندن یهودیان از کشور های محمدی و اعراب.
آلمان نیز در برابر دشمنان مشترکش با اعراب و کشورهای مختلف محمدی در برابر ظلم و ستم مبارزه میکند . این به وضوح آشکار است که یهودیان به خاطر آنچه که هستند معضل گماشته می شوند و راه حلی قطعی رفع این خطر نابودی آنها از جهان می باشد .

تبلیغات

در طول جنگ جهانی دوم، الحسینی برای قدرت های محور، به عنوان فرد تبلیغات کننده با هدف تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی جهان عرب کار می کرد. مفتی در یک ماه 50.000 مارک پرداخت می کرد در حالی که یک فیلد مارشال آلمانی در سال 25.000 بدست می آورد. والتر وینچل او را لورد هاو-هاو (گوینده و تبلیغ گر در رادیو آلمان نازی) اعراب می نامید.
مفتی برای سربازانحنضز(سربازان مسلمان اس اس) جزوه هایی با عنوان اسلام و یهودیت نگار کرد با این نتیجه : روز قیامت خواهد آمد وقتی که مسلمانان خواهند توانست یهودیان را به طور کامل سرکوب کنند ، هنگامی که هر درخت که در پشت آن یهودی پنهان شده می گوید پشت من یک یهودی قرار دارد او را بکشید.
در 1 مارس 1944 الحسینی در حالی که در رادیو برلین صحبت می کرد گفت اعراب ، به عنوان یک مرد قوی برخیزید، مبارزه کنید برای حقوق مقدستان. یهودیان را بکشید در هر کجا که پیدایشان می کنید. این باعث خشنودی خدا ، تاریخ و دین هست. این شکوه شما را حفظ می کند. خدا با شماست.

مداخله در امور فلسطین

گرچه برخی از مورخان اذعان داشتند که الحسینی زمانی که واقعه هولوکاست در حال پیشرفت بود از ان خبرداشت ، وولفگانگ ج شوانیتزدر خاطراتش مینویسد که الحسینی بیاد میآورد که هاینریش هیملر در تابستان 1943 با اطلاعات و اسرار جنگ آلمان برضد یهود به پیش او آمد و مشخص بود که برای براندازی نابودی یهود در تلاش هستند. گیلبرت آچکار، در جلسه اش با هیملر اشاره میکند: مفتی به خوبی آگاه بود که قراراست یهودیان اروپا از بین بروند ، او ادعا کرد هرگز درمقابل عملکرد امروز خود که موجبات تحسین افراد را فراهم آورده منحرف نشده است و دررابطه با هولوکاست اظهار بی اطلاعی کرده است. جنگ جهانی دوم ضرر و زیان خود را به بیش از سی درصد مردم نشان داده بود ، اظهاراتی به این صورت اقرار به انچه که نازی ها انجام داده بودند وجود داشت. این اظهارات از سوی مردی گفته شد که میخواست اطلاعات را درباره ی فعالیت نازی ها بیشتر نماید و گروهی قوی رادربرابر انکار کنندگان هولوکاست تشکیل بدهد. گزارش الحسینی به Reichsführer-SS که “هاینریش هیملر در تابستان 43 گفت در حال آماده سازی پروژه نابودی بیش از سه میلیون یهودی هستند که من از این رقم شگفت زده شدم و تا آن لحظه من هیچ سخنی پیرامون این موضوع نشنیده بودم و اطلاعاتی نداشتم.” به این ترتیب در سال 1943 ، الحسینی دررابطه با نسل کشی اطلاع داشت. ادامه خاطرات: “هیملر در آن زمان از من پرسید: شما چگونه مسئله یهودیان را در کشورتان حل میکنید و خاتمه خواهید داد؟ من جواب دادم که: ما از همه آنها میخواهیم که به کشورشان بازگردند. هیملر پاسخ داد: ما هرگز به انها اجازه بازگشت به آلمان را نخواهیم داد.”

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد