تاریخ معاصر_سیاسی
تاریخ معاصر_سیاسی

تاریخ معاصر_سیاسی

درباره رودلف هس معاون آدولف هیتلر و مامور ایجاد صلح چه میدانیم ؟

ودلف والتر ریچارد هِس ( Rudolf Heß)‏ ( ۲۶ آوریل ۱۸۹۴ - ۱۷ اوت ۱۹۸۷ ) در اسکندریه مصر متولد شد. رودلف هس یکی از چهره‌های موثر حزب نازی و معاون آدولف هیتلر به شمار می رفت. قبل از حمله آلمان نازی به شوروی هس در پروازی انفرادی به سوی اسکاتلند با دستور مستقیم آدولف هیتلر تلاش هایی را برای برقراری صلح با انگلستان انجام داد.....  ، رودلف والتر ریچارد هِس ( Rudolf Heß)‏ ( ۲۶ آوریل ۱۸۹۴ - ۱۷ اوت ۱۹۸۷ ) در اسکندریه مصر متولد شد. رودلف هس یکی از چهره‌های موثر حزب نازی و معاون آدولف هیتلر به شمار می رفت. قبل از حمله آلمان نازی به شوروی هس در پروازی انفرادی به سوی اسکاتلند با دستور مستقیم آدولف هیتلر تلاش هایی را برای برقراری صلح با انگلستان انجام داد، اما قبل از آنکه موفق شود هواپیمای وی توسط انگلیسی‌ها مورد هدف قرار گرفت و هس مجبور به فرود با چترنجات شد. وی دستگیر شد و پس از جنگ در دادگاه نورنبرگ به حبس ابد محکوم شد و تا پایان زندگی خویش در زندان بسر برد. تئوری‌های مختلفی در خصوص پرواز هس به بریتانیا وجود دارد از جمله خیانت به هیتلر و مذاکرات پنهانی، اما نازی‌ها و شخص هیتلر در آن زمان و نئونازی‌ها بر این نکته اصرار دارند کهرودلف هس برای مذاکره صلح و از طرف حزب نازی به سوی انگلستان پرواز کرد. هس نزد نئونازی ها از احترام خاصی برخوردار است.


هس در اسکندریه مصر از والدینی آلمانی، یونانی متولد شد. رودلف فرزند بزرگ خانواده شش نفری بود، پدر رودلف فریدز اچ هس اهل آلمان و ایالت باواریا بود و مادر رودلف از اهالی یونان بود. خانواده رودلف هس در سال ۱۹۰۸ از اسکندریه به آلمان مهاجرت کرد. رودلف در مدرسه شبانه روزی ثبت نام کرد و به ستاره شناسی علاقه داشت اما به اجبار پدرش مجبور شد برای کسب و کار به سوئیس برود. در زمان وقوع جنگ جهانی اول او داوطلب خدمت سربازی در هنگ هفتم باواریا شد و موفق شد صلیب آهنی درجه دو نیز دریافت کند. وی چند بار به شدت مجروح شد از جمله یک بار که به شدت از ناحیه قفسه سینه مجروح شد و دیگر نتوانست به عنوان سرباز پیاده به جبهه بازگردد بنابراین به نیروی هوایی منتقل شد و آموزش‌های هوانوردی و خدمت در اسکادران عملیاتی را با رتبه ستوان در ۱۶ اکتبر ۱۹۱۸ گذراند ، 
پس از جنگ جهانی اول هس به مونیخ بازگشت، وی در دانشگاه مونیخ ثبت نام کرد و در آنجا به مطاله علوم سیاسی، تاریخ، اقتصاد و جغرافیای سیاسی پرداخت. هس سپس به حزب تازه تاسیس نازی و آدولف هیتلر پیوست و در کودتای آبجوفروشی مونیخ شرکت کرد، هس دستگیر شد و به مدت هفت و نیم ماه به زندان افتاد. او هم سلولی آدولف هیتلر بود و او را در ویرایش و نوشتن کتاب نبرد من در زندان و پس از آن نیز همراهی کرد. هس پس از آزادی به عنوان منشی خصوص هیتلر برگزیده شد او رونویسی و تا حدی ویرایش کتاب نبرد من را نیز به عهده داشت. هس پس از مدتی توانست به سومین شخصیت حزب نازی پس از هیتلر و هرمان گورینگ تبدیل شود. هیتلر او را جانشین خود منصوب کرد،  هس توانست از این قدرت به دست آورده نهایت استفاده را بکند. و همچنین در تدوین و تهیه قوانین نورنبرگ نقش پررنگی را ایفا کرد.  پس از حمله آلمان نازی به لهستان، هیتلر اعلام کرد در صورتی که اتفاقی برای من بیفتد هس و گوبلز مسئول کنترل وضعیت کشور هستند.
   


پرواز به اسکاتلند :

هس امیدوار بود آلمان نازی و انگلستان با هم صلح کنند و جنگ در اروپا تمام شود.او سرانجام توانست در تاریخ ۱۰ مه ۱۹۴۱ ساعت ۶:۰۰ صبح از آوگسبورگ برای مذاکره با طرف انگلیسی به سمت اسکاتلند پرواز کند اما بر بالای اسکاتلند با پدافند شدید نیروهای متفقین و ارتش دفاعی بریتانیا مواجه شد ، هواپیمایش ضربه های شدید دید و مجبور شد با چترنجات از هواپیمای در حال سقوطش خارج شود، هس پس از فرود دچار شکستگی مچ پا شد. هس پس از دستگیری به زندان بریتانیا رفت و با درخواست های فراوان که به دکترهای روانکاو و مامورین دستگیری او خواستار دیدار با مقامات انگلستان و چرچیل را داشت.
هس پس از ورودش به اسکاتلند از این که به جای یک فرستاده صلح، با او همچون زندانی برخورد کردند خشمگین بود. او خواهان دیدار با مقامات عالی‌رتبه بریتانیایی بود و حکومت نیز سرانجام در ۱۰ ژوئن ۱۹۴۱، تصمیم گرفت با فرستادن سر جان سیمون، رییس مجلس لردها، با او همکاری کند. درخواست او بعد ماه ها به وینستون چرچیل به برج لندن منتقل شد، سپس دیداری کوتاه با وی صورت گرفت و چرچیل دستور داد هس زندانی و سپس مورد درمان و بازیابی اطلاعات  قرار بگیرد، هس تا ۲۰ مه ۱۹۴۱ در برج لندن زندانی بود سپس به زندانی شخصی منتقل شد و چرچیل دستور داد هر اطلاعاتی که می تواند مفید باشد را از هس دریافت شود. ماموران ام آی شش معتقد بودند هس دچار بیماری روانی است و به همین جهت روانپزشکی را به دیدن هس آوردند، روانپزشک پس از معاینه اعلام کرد هس دیوانه نیست اما احتمالاً به دلیل شکست در ماموریت خود دچار افسردگی شدید شده است. هس در طول دوره زندان خود به نوشتن خاطرات روزانه مشغول بود. ، هس در کتاب خاطرات خود در این باره می نویسد :

    طبیعی است که باور این موضوع سخت باشد که من برای چه هدفی به انگلستان آمدم، من با یک تصمیم بسیار سخت مواجه شده‌ام،تصمیمی شرافتمندانه و صادقانه از شخص مستقیم پیشوا، من فکر کردم می توانم از آمدن تابوت کودکان و سرازیر شدن اشک مادران جلوگیری کنم.....




دادگاه نورنبرگ :

رودلف هس در دادگاه نورنبرگ که در سال ۱۹۴۶ برگزار شد به خاطر جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی به حبس ابد محکوم شد. حتی با این وجود که او برای رساندن پیغام صلح دستگیر زندانی و در این دادگاه بدون دفاع به حبس ابد محکوم شد. هس قبل از آنکه به دادگاه برده شود اعلام کرد که از هیچ چیز متاسف نیست. وی در دادگاه ابراز کرد که دچار فراموشی شده اما تیم پزشکی قانع نشد، پس از مدتی هس اینطور وانمود کرد که حافظه خود را به دست آورده است. فرانک کلر نگهبان زندان هس در خصوص رفتار هس در زندان می گوید « هنگامی که هس در حیاط زندان راه می رفت به سبک رژه نازی بر روی پاشنه پا راه می رفت.» بسیاری از مورخان و محققان ابراز کردند که حبس طولانی هس بی عدالتی بوده است. وینستون چرچیل در کتاب خود جنگ جهانی دوم، بخش سوم نوشته است :
 وقتی به کل ماجرا نگاه می کنم، خوشحالم که در قبال هس هیچ مسئولیتی متوجه من نیست. هر قدر هم که هس به خاطر همراهی با هیتلر در جنگ گناهکار باشد، ولی این نکته را باید به یاد داشت که در هر صورت هس به نوعی یک نماینده سیاسی بود و در آن زمان شاید انسانیت آن بود که به پرونده وی به چشم یک مورد پزشکی نگاه شود تا یک جنایتکار جنگی و در مورد وی مراعات می شد.
http://oi50.tinypic.com/307yrut.jpg



با این صحبت چرچیل مسئله کاملا پیچیده و عجیب به نظر میرسد که آیا آلمان به دنبال جنگ بود !!! با اینکه چرچیل میدانست او یک نماینده ی سیاسی است چرا اورا دستگیر کرد ، و چرا به پیشنهاد او جواب ندادند!!!

پرواز هس به سوی انگلستان باعث تردید استالین رهبر شوروی در خصوص انگلستان شده بود، در دیداری که بین استالین و چرچیل صورت گرفت استالین در خصوص همکاری انگلستان و آلمان نازی ابراز نگرانی کرد اما چرچیل منکر هر گونه همکاری با آلمان نازی شد. در دهه هفتاد کشورهای آمریکا، انگلستان و فرانسه تلاش هایی برای تجدید نظر در خصوص هس انجام دادند که با مخالفت شدید شوروی روبرو شد و آزادی هس ناکام ماند.



رودلف هس در تاریخ ۱۷ اوت ۱۹۸۷ در حالی که ۹۳ سال سن داشت در زندانی در غرب برلین درگذشت. وی در زندان و با استفاده از سیم برق مهتابی در سال ۱۹۸۷ خودرا حلق‌آویز کرد اما بعضی عقیده دارند وی به قتل رسیده است. پس از مرگ هس نئونازی‌ها در سراسر اروپا اقدام به راه پیمایی کردند و هر ساله در روز مرگ هس اقدام به راه پیمایی می کردن به نحوی که در سال ۲۰۰۳ تعداد 5،۰۰۰ نفر از نئونازی‌ها دست به راه پیمایی زدند و پس از آن در سال ۲۰۰۴ تعداد آنها به 12،۰۰۰ تن رسید که پس از آن راه پیمایی در رو مرگ هس در آلمان ممنوع شد. هس آخرین بازمانده کابینه هیتلر بود.

نئونازیها از سرتاسر آلمان و اروپا در وونزیدل برای یادبود مارس و راهپیماییهای مشابه که هر ساله در سالگرد مرگ هس به وقوع می‌پیوست گرد هم می‌آمدند. این اجتماعات از ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۰ ممنوع بود و نئونازیها سعی کردند در شهرهای دیگر و کشورهایی نظیر دانمارک و هلند جمع شوند. تظاهرات در وونزیدل در ۲۰۰۱ قانونی شد. در ۲۰۰۵ با وضع قوانین سختگیرانه تر در آلمان تظاهراتها بار دیگر ممنوع شدند. در سال ۲۰۱۱ اجاره ۲۰ ساله قبر هس به اتمام رسید و خانواده تقاضای ادامه ۲۰ ساله آن را کردند که رد شد.



قبر رودلف هس به دستور مقام‌های آلمانی و در جهت جلوگیری از تجمع نئونازی‌ها در مکان این قبر تخریب شد. هس در کلیسای لوتری در شهر وونزدیل دفن بود که با اجرای این دستور استخوان‌های باقی‌مانده از هس سوزانده و به دریا ریخته شد و قبر وی به طور کامل تخریب شد. هس تنها بازمانده نازی‌ها بود که دارای مقبره مشخص بود.
رودلف هس نمونه بارز  یک فرد متعصب ، وفادار ، خوش قول ، مهربان ، وطن پرست ، محترم و انسان دوست بود ، شاید با قبول پیشنهاد وی و رهبر نازیسم این کشتار میلیونی اتفاق نمی افتاد...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد